امسال با این که به من سختی فراوانی وارد شد ولی کلی چیز یاد گرفتم. آنقدر چیز یاد گرفتم در طول نیم سال تحصیلی؛ که اگر بخواهم آنها را بشکافم باید بگویم که مجال گفتن‌اش، در حال حاضر ، اینجا نیست. شاید بعدها هم به این چیزهایی که یاد گرفتم اشاره کردم.

بله، داشتم می‌گفتم با آن که سال تحصیلی (نه؛ بهتر است بگویم نیم سال تحصیلی) سختی بود، خدا رو شکر که کلی مطلب جدید یاد گرفتم. بگذارید بگویم همین مطالب جدید، حکم یک تجربه جدید را برای من در بر دارد. واقعا واقعا خدا را شکر می‌کنم که این تجربه‌(تجربه‌های) جدید به من اضافه شد تا از آنها برای سال‌های آتی استفاده کنم. 


یک: من بعد از مدت‌ها برگشتم. این بار با قدرت بیشتری برگشتم. برگشتم که بنویسم. با عشق بنویسم. با تمام دلم بنویسم. از همه چیز. از هر چیز که سر شوقم می‌آورد. از هر چیز که به من امید می‌دهد برای دوباره زندگی کردن. از هر چیز که ناخوشم می‌کند حتا. 

دو: همانطوری که گفتم، این مدت سختی زیادی کشیدم. ولی به واسطه‌ی همین سختی‌ها، خیلی خدا را شکر می‌کنم که این تجربه‌های جدید هم به من اضافه شدند.






مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها